-
1. مفهوم، مبانی و چارچوبهای حقوق ملت و آزادیهای مشروع در نظام جمهوری اسلامی ایران و مقایسه آن با سایر نظامهای حقوقی
-
2. سازکارها و الزامات تأمین و تضمین حقوق ملت و آزادیهای مشروع
-
3. دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی ایران در زمینه حقوق ملت و آزادیهای مشروع
علیرضا جعفرزاده بهاآبادی- دانشجوی دکتری حقوق عمومی دانشگاه تهران
«یکی از حقوق طبیعی هر انسان آن است که بتواند با انسانهای دیگر که با او همفکر و همهدفاند، همکاری نزدیک داشته باشد.» (اعضاء مؤسس حزب، ۱۳۸۷: ۶۶) مبتنی بر همین، اصل ۲۶ قانون اساسی تصریح میکند که «احزاب ... آزادند؛ مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملّی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچکس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت.»
این گزاره قانونی، چیستی حزب و کجایی مرزهای آن در اندیشه اندیشمندان شناخته شده معاصر بهویژه حضرت آیتالله خامنهای را، به موضوعی جذاب و البته ضروری تبدیل میکند. خصوصاً با توجه به این مهم که بر اساس «قانون اصلاح موادی از قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران»، مصوب ۱۴۰۳/۱۲/۱۹ مجلس شورای اسلامی، بنا بر این است که انتخابات دوره هفتم شورای اسلامی شهر تهران در سال ۱۴۰۵ برای نخستین بار در قالب نظام تناسبی (فهرستی) و با نقش آفرینی مؤثرتر احزاب اجرا شود.
در اندیشه حضرت آیتالله خامنهای، حزب کارویژه دیگری غیر از کسب قدرت دارد که همین کارویژه موجب تمایز بنیادین مفهوم حزب از منظر ایشان با مدل رایج آن میشود. کارویژه اساسی حزب از نظر ایشان «هدایتگری فکری» است که تبعاً تشکیلات و سازمان حزب نیز باید برای تحقق همین هدف بسیج شود. حزب مورد نظر در منظومه فکری حضرت آیتالله خامنهای «عبارت است از یک تشکیلاتی که نقش راهنمایی و هدایت آحاد مردم را به سمت یک آرمانهایی ایفا میکند.» ۱۳۹۰/۷/۲۴ این تعریف تعمداً نسبت به کارویژه «کسب قدرت» بیاعتنا و بلکه در تقابل با آن است؛ چه آنکه قدرتطلبی حزب بهعنوان یک هدف از منظر اندیشه اسلامی نپذیرفتنی و مذموم است (موسوی خمینی، ۱۳۷۹، ۱۸: ۱۵۵) و در مقابل، روشنگری و هدایت فکری است که رسالتی پیامبرگونه و مقدس تلقی میشود ۱۳۸۸/۵/۵. حضرت آیت الله خامنهای تصریح میکنند: «من تحزب را این نمیدانم که عدهای از داعیهداران سیاسی، به دنبال کسب قدرت، دور هم جمع شوند - ده نفر، پانزده نفر، بیست نفر - و با شعار و ایجاد هیجان و جذابیتهای دروغین، مردم یا گروههایی از مردم را به این طرف و آن طرف بکشانند و مرتب دعوا و اختلاف راه بیندازند ... بنده اینها را تحزب نمیدانم. اینها روشهای غلط سیاسی است که در دنیا هم رایج است. دل ما خوش بوده است که در ایران این چیزها رایج نباشد؛ اما متأسفانه بعضی کسان به این چیزها دلبستگی دارند.» ۱۳۸۰/۸/۱۲
استوار بر این الگو، ساختار و بنیان اساسی حزب باید مبتنی بر «احساس رابطه» فکری میان همه اعضا باشد ۱۳۷۰/۷/۴، بدین معنا که حزب مطلوب، نه «باشگاهی برای کسب قدرت» ۱۳۹۰/۷/۲۴، بلکه دانشگاهی منظم و بیوقفه است که همه و با هر سطح سوادی میتوانند در آن حاضر شوند و از اندیشه درست سیراب شوند. حضرت آیتالله خامنهای در عین حال معتقدند که هدایتگری صحیح فکری، طبیعتاً کسب قدرت را نیز در پی دارد. ایشان میفرمایند: «در تحزب بایستی کسب قدرت مورد نظر نباشد. اگرچه کسب قدرت برای یک حزبِ موفق یک امر قهری است ... اما هدف حزب نباید بهدست آوردن قدرت باشد. هدف بایستی هدایت فکری مردم به سمت آن فکر درستی باشد که خود شما به آن اعتقاد دارید.» (دژاکام، ۱۳۸۸: ۲۷۴ـ۲۷۳)
حکما و فلاسفه برای شناسایی بهتر مفاهیم، مبتنی بر منطق «تعرف الأشیاء بأضدادها»، مفهوم متضاد و مقابل آن را ترسیم میکنند. لذا میتوان گفت که شناخت دقیقتر معنای حزب از نگاه رهبر انقلاب، در گرو شناخت مفهوم مقابل خواهد بود که البته این مهم، به خوبی در بیان ایشان انعکاس یافته است. از منظر حضرت آیتالله خامنهای «ما دوجور حزب داریم: (۱) یک حزب عبارت است از کانالکشی برای هدایتهای فکری ... قصد عبارت از این نیست که قدرت را در دست بگیرند؛ میخواهند جامعه را به یک سطحی از معرفت، به یک سطحی از دانایی سیاسی و عقیدتی برسانند ... این مورد تأیید است ... (۲) یک جور حزب، تقلید از احزاب کنونی غربی است - حالا من گذشته را کاری ندارم - احزاب کنونی غربی به معنای باشگاههایی برای کسب قدرت است؛ اصلاً حزب یعنی مجموعهای برای کسب قدرت ... اینجور حزببازی معنایش عبارت است از کشمکش قدرت؛ این هیچ وجهی ندارد.» ۱۳۹۰/۷/۲۴ این دوگانه «تشکل اندیشهمحور» و «باشگاه کسب قدرت»، بهخوبی تمایز بنیادین دو برداشت را به نمایش میگذارد. این دیدگاه ریشه در باور عمیق ایشان به تکلیفمحوری و نه نتیجهمحوری دارد که بر اساس آن اگر تکلیف انجام گیرد اما نتیجه مطلوب حاصل نشود، جای هیچ غصهای وجود ندارد (سیاهپوش، ۱۳۹۸: ۶۷۹-۶۷۸).
رهبر معظم انقلاب «حزب جمهوری اسلامی» را نمونه مدل مذکور دانستهاند ۱۳۷۷/۱۲/۴. آیتالله خامنهای (دبیرکل وقت حزب مذکور) در اسفند ۱۳۶۰ اهدافی را برای ایجاد حزب جمهوری اسلامی بیان نمودند که هیچ یک ناظر به کسب قدرت نیست، بلکه اموری چون «سرلوحه بودن اخلاق اسلامی» «انطباق بر تفکر اسلامی»، «تبلیغات صحیح و مؤثر» و «بالابردن درجات علم و آگاهی هواداران حزب»، اهم اهداف و وظایف حزب را تشکیل میدهند (اسماعیلی، ۱۳۸۶: ۵۴ و ۵۵). نقطه مقابل مدل مزبور، احزاب رایج غرب و شرقاند که بر پایه قرارداد فتح قدرت توسط خواص شکل میگیرند. در این الگو، نه تنها رواج یک عقیده و اندیشه واحد در جامعه هدف نیست، بلکه افراد اساساً در بسیاری از مسائل وحدت فکری ندارند و تنها آروزی کسب قدرت و مواهب آن است که آنها را با هم جمع نموده و اعضای حزب نه «عضو فکری»، بلکه «عضو مصلحتی» بهشمار میروند. «عضو مصلحتی یعنی چه؟ یعنی ... مثلاً فلان روحانی میگوید من به مریدهای خودم دستور میدهم که به کاندیدای شما رأی بدهند، اما در مقابلش شما باید فرضاً به مسجد یا کلیسای من این امتیاز را بدهید؛ آنها هم قبول میکنند! آن مردمی که رأی میدهند، نه آن کاندیدا را میشناسند، نه فکر حاکم بر او را میشناسند، نه مؤسسان حزب را درست میشناسند، نه میدانند آن کاندیدا چه کار میخواهد بکند.» رهبر انقلاب از این مدل با عنوان «حزببازی به شکل غربی» یاد میکنند که اساس عمل، «قرارداد» است و نه «ایمان». ۱۳۷۷/۱۲/۴
در مدل غربی حزب در واقع «کسانی که در آن انتخابات هیچکاره محضند، مردمند؛ مردمی که میآیند رأی میدهند! ... آن کلوبهایی که در آنها اشخاص و کاندیداها انتخاب میشوند، کلوبهایی هستند اصلاً بهکلی جدای از مردم؛ هیچ ربطی به آنها ندارد ... احزاب در آنجا ... همهکارهاند؛ البته پُررویی، پشتهماندازی، پولداری، داشتن پشتوانههای صهیونیستی، خوشقیافه و خوشتیپ و خوشصحبت بودن و احیاناً یک همسر فعال و جذاب داشتن، اینها همه در این انتخابها و گزینشها مؤثر است. حزب در آنجا به این معناست.» ۱۳۷۷/۱۲/۴ بنابراین میتوان گفت که تعریف و مفهوم حزب در اندیشه رهبر انقلاب، تفاوت بنیادینی با الگوی غربیِ رایجِ آن دارد که کسب قدرت را اولویت شماره اول خود ترسیم میکند. در الگوی مطلوب ایشان، حزب در خدمت مردم است و در مسیر تأمین خوراک فکری سالم آنها گام برمیدارد؛ برخلاف الگوی مقابل که مطابق آن، مردم برای به قدرت رسیدن عدهای معدود، نقش ابزاری دارند.(اسماعیلی، خیرالله، حزب جمهوری اسلامی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۶.)
اعضاء مؤسس حزب جمهوری اسلامی، مواضع ما، تهران: روزنامه جمهوری اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۷.
خامنهای، سیدعلی، بیانات در جلسه پرسشوپاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی،
دژاکام، علی، سایهسار ولایت: منشور مطالبات مقام معظم رهبری از دانشگاه و دانشگاهیان، قم: دفتر نشر معارف، ۱۳۸۸.
سیاهپوش، امیر، سیاست از منظر آیتالله العظمی خامنهای، تهران: انقلاب اسلامی، ۱۳۹۸.
موسوی خمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، ۱۳۷۹