زن، آزادی، هویت تمدنی؛ رویکردی به نظریه اسلامی کرامت زن
زن، آزادی، هویت تمدنی؛ رویکردی به نظریه اسلامی کرامت زن

دکتر فاطمه ابراهیمی- استادیار دانشگاه الزهرا (س)

کرامت ذاتی، کرامتی است که خداوند همه فرزندان آدم را به آن زیبنده کرده است. همه افراد انسانی این کرامت و حیثیت را برای همدیگر به‌عنوان حق باید به رسمیت بشناسند و خود را در برابر این حق، مکلّف بدانند. این کرامت ذاتی مبتنی بر رابطه ارزشمند انسان با خداوند متعال است، همان‌گونه که حق تعالی فرموده است. خداوند متعال با ودیعه قرار دادن نیروها و استعدادها و صفات خاص در نوع بشر و با هدایت رحمانی، علاوه بر کرامت ذاتی، کرامت اکتسابی و ارزش‌مدار را نیز برای انسان‌ها مقرر فرموده است. لذا نیروها و استعدادهایی که خداوند برای انسان‌ها عطا فرموده است مقتضیِ ارزش، کرامت و حیثیتی است که لازمه به وجود آمدنِ حق کرامت برای انسان است. در این توصیف، زنان و مردان از کرامت ذاتی انسانی برابر برخوردارند؛ اما پاسداشت این کرامت ذاتی و اتصاف به کرامت ارزشی و اکتسابی برای زنان و مردان، متناسب با نقش‌ها و حقوق و تکالیف هرکدام می‌تواند متفاوت محقق شود.

اقتضای این کرامت ذاتی انسان آن است که او از عبودیت غیر خدا رها شود. توحید، آزادی را برای انسان رقم می‌زند که حفظ این آزادی مستلزم دوری از تمنیات، تمایلات و خواست‌های پست انسانی است؛ همان مأموریتی که خدا برای پیامبرانش تعریف کرد و با حفظ این آزادی، کرامت اکتسابیِ ارزشی برای انسان‌ها محقق می‌شود. دیدگاه اسلامی در مورد زن، بسیار مترقی و در عین حال متعادل است. اسلام، زن و مرد را دارای سه ویژگی مهم انسانی یعنی اختیار، مسئولیت‌پذیری و توان ارتقا و کمال می‌داند و هر دو را برخوردار از استعداد رشد و تعالی و کامیابی و دارا شدنِ کرامت اکتسابیِ ارزشی می‌داند. اینکه در میان زنان، افرادی یافت می‌شوند که خداوند آنها را برای کل جامعه بشریت به‌عنوان الگو معرفی می‌کند و آنها را هم‌صحبت فرشتگان می‌داند، نمایانگر والایی شخصیت زن و مراتب کمالی اوست. بنابراین، زن و مرد با ویژگی اختیار و در بستر آزادیِ مسئولانه، در سه عرصه فردی، اجتماعی و خانوادگی، هرکدام متناسب با خلقت و طبیعت و استعدادهایی که خداوند در وجودشان به ودیعه نهاده است و با رعایت شرایط الهی که مبتنی بر تکوین است، از ظرفیت‌های موجود به سمت الگوی مطلوب تلاش و حرکت نموده و در نهایت، کمال انسانی را در جهت بندگی خداوند و قرب به حضرت حق رقم می‌زنند. لذا بی‌پروایی، اباحه‌گری و پیروی از تمایلات و تمنیات نفسانی که زن را از ساحت عقلانیت انسانی دور نماید و او را در حد یک شیء تنزّل دهد، خطای راهبردی است که زنان را از هویت انسانی خود به دور خواهد کرد. زن و مرد برحسب جنبه‌های متفاوت تکوینی، هرکدام تکالیف خاص خود را دارند که انجام آن، آنها را به غایتِ هدفمندِ خلقتشان می‌رساند.

اسلام، علوّ رتبه را جایگاه حتمی زن دانسته و سلوک به سوی آن را لازم شمرده و راه آن را با ارزش‌گذاری و وضع مقررات و احکام، هموار ساخته است (۶۸/۸/۳). بر این اساس، مقام رهبری می‌فرمایند: «هر یک از زن و مرد، نقش، جایگاه و طبیعتی دارند و مقصودی از وضعیت خاص آنها در آفرینش حکیمانه الهی مورد نظر بوده است که این مقصود باید برآورده شود» (۸۶/۴/۱۳).

اما زن با چنین ویژگی‌های خلقتی و الهی، مسئولیت مهمِ تمدن‌سازی را نیز بر عهده دارد. طبق فرمایش رهبر معظم انقلاب، نقش زن، حساس‌ترین، ظریف‌ترین، ماندگارترین و مؤثرترین نقش‌ها در حرکت تاریخ انسان و در سیر بشریت به‌سوی کمال است. اما در خصوص چیستیِ این هویت تمدنیِ زن، ابتدا لازم است که رویکرد تمدنی را بررسی کنیم.

در رویکرد تمدنی، علاوه بر موضوعیتِ تحول و پیشرفت جوامع، عاملیت گروه‌های انسانی و محوریت مناسبات انسانی امر مهمی لحاظ می‌شود که زنان در هر سه حوزه نقش‌آفرین هستند. چنانچه یک کشور بخواهد به معنای واقعی بازسازی شود و به سمت تمدن نوین اسلامی حرکت کند، باید بیشترین توجه و تکیه‌اش به نیروی انسانی باشد. از طرفی، نیمی از نیروی انسانی یک کشور، زنان هستند. بنابراین اگر بینش توأم با افراط و تفریط درباره نحوه فعالیت اجتماعی زنان وجود داشته باشد، بازسازی به معنای حقیقی در سطح وسیع اتفاق نمی‌افتد (۷۵/۱۲/۲۰). تمدن، مناسبات و تعاملات همه‌جانبه میان انسان‌هاست که در اشکال ساختارها و نهادهای گوناگون اجتماعی نمود می‌یابد. تعیین و تحقق یک تمدن با دو غایتِ سلبی و ایجابی انجام می‌شود: مقاومت در برابر شرور انسانی و رفع و تقلیل کاستی‌های کلان بشری. در کارکرد سلبی تمدنی، دفع شرور اجتماعی در سطح کلان تمدنی است و این با مقاومت در برابر «دیگربود»‌های هویتی در قیاس تمدنی انجام می‌شود و کارکردهای ایجابی آن نیز ناظر بر تأمین نیازهای کلان معنوی و مادی است. بدین‌سان هر تمدنی هویتی دارد و بخشی از هویت آن برخاسته از مرزها و حدودی است که آن تمدن در مواجهه با غیّار فرهنگی و تمدنی بر آن اصرار و پافشاری می‌کند. لذا در حقیقت، رکن اصلی تمدن‌سازی، انسان‌سازی است و تا انسان‌های اندیشمند و فکور و متعهد نباشند، نمی‌توان تحقق تمدن نوین اسلامی را توقع نمود و این انسان با این مختصات، در خانواده پایدار و تراز تربیت می‌شود.

طبق فرمایش رهبر معظم انقلاب، خانواده سلول اصلی جامعه است؛ پس کارکرد این خانواده آن است که نسل جدیدی از انسان‌ها را تربیت کند و تمدن را امتداد دهد. در این خانواده، نقش محوری با مادر است؛ لذا زنان در نقشۀ مادری، سازندگان پایه‌های اصلی تمدن یک جامعه هستند و این همان تأکید رهبر معظم انقلاب است که فرمودند نقش مادری در خانواده از راهبردی‌ترین نقش‌هایی است که در جامعه باید به آن توجه کرد. این فرد انسانی است که در هر سه حوزه پیشرفت و تحول، عاملیت گروه‌های انسانی و مناسبات انسانی، تمدن‌ساز است. انسان‌های مقاوم و اثرگذار هستند که در کارکرد سلبیِ تمدن، دفع شرور می‌کنند؛ چنین انسان‌های تمدن‌سازی، در دامنِ مادرِ تمدن‌ساز تربیت می‌شوند و چنانچه مادران از این رسالت اصلی و مهم غافل شوند، نمی‌توان امیدی در مسیر تمدن‌سازی نوین اسلامی داشت. طبق فرمایش رهبر معظم انقلاب، اگر زنان از لحاظ رتبه معرفت و بینش و معلومات سطح خود را ارتقا دهند، نقش مادری‌شان با هیچ نقش دیگری و با هیچ مؤثر دیگری از مؤثرات فرهنگی و اخلاقی قابل مقایسه نیست (۸۴/۵/۵). معنای خانه‌داریِ زن، تربیت انسان است؛ معنایش تولید والاترین و بالاترین محصول عالم وجود است، یعنی بشر (۹۵/۱۲/۲۹).

هرچه زن صالح‌تر، عاقل‌تر و هوشمندتر باشد، این تربیت بهتر خواهد شد (۹۲/۲/۱۱). ماحصل چنین تربیتی می‌تواند مناسبات انسانی سالم و صحیح را در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی رقم بزند.

اما در واقع بخش حقیقی تمدن در خانه شکل می‌گیرد و آن چیزهایی است که متن زندگی ما را تشکیل می‌دهد؛ که همان سبک زندگی است. این، بخش حقیقی و اصلی تمدن است؛ مثل مسئله خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئله خط، مسئله زبان، مسئله کسب‌وکار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانه‌ای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخش‌های اصلی تمدن است که متن زندگی انسان است (۱۳۹۱/۰۷/۲۳).

زنان، علاوه بر نقش خانوادگی، در بُعد فردی نیز دارای هویت تمدنی هستند. آنها با کسب فضائل و ارزش‌های والای اکتسابی قادرند به رتبه‌ای از ایمان و کمال برسند که در کارکرد سلبی تمدنی، با نور ایمان خود دفع شرور کنند. کما اینکه زنان ایرانی با رعایت حریم و عفاف و حفظ کانون خانواده و در عین حال رشد و پیشرفت در حوزه‌های مختلف، توانستند در مقابل بودهای هویتی تمدنی غرب مقاومت نمایند و یک هویت تمدنی جدید را به جهانیان نشان دهند. لذا طبق تأکید رهبر معظم انقلاب، حرکت زن به سمت معرفت، علم، مطالعه، آگاهی و کسب معلومات و معارف باید جدی گرفته شود و به آن اهمیت داده شود (۷۶/۷/۲۰).

چنین بانوانی، نقش مهمی در حوزه پیشرفت و تحول جوامع در رویکرد تمدنی دارند. این بانوان در رشته‌های مختلف علمی، با حفظ حدود و حریم‌ها و با تلاش علمی خود، تحول جامعه را رقم می‌زنند و در بخش ابزاری تمدن مؤثر واقع می‌شوند. بخش ابزاری عبارت است از همین ارزش‌هایی که ما امروز به عنوان پیشرفت کشور مطرح می‌کنیم: علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسی و نظامی، اعتبار بین‌المللی، تبلیغ و ابزارهای تبلیغ؛ اینها همه بخش ابزاری تمدن است؛ وسیله است (۱۳۹۱/۰۷/۲۳).

اما حوزه دیگر رویکرد تمدنی، عاملیت گروه‌های انسانی است که مرور تاریخی نشان می‌دهد گروه‌های متشکل از زنان در طول تاریخ از عاملیت بی‌نظیری برخوردار بوده‌اند. از وقایع پس از عاشورا تا جنگ تحمیلی عراق تا کنشگرهای زنانه جنگ تحمیلی اخیر، نشان داد که زنان قادرند با عاملیت گروهی در حل مسائل جامعه اثرگذار باشند. به تعبیر رهبر معظم انقلاب، در پیروزی انقلاب اسلامی در بعضی از موارد نقش زنان از مردان بالاتر بوده است. زنان یک نقش مؤثر و بی‌جایگزینی داشته‌اند که اگر در این اجتماعات نبودند، بلاشک این اجتماعات عظیم آن اثر را نمی‌بخشید. در تعبیر ایشان نقش زنان در دفاع مقدس نیز نقشی فوق‌العاده بوده است (۹۰/۱۰/۱۴). بنابراین، نقش بانوان در تمدن‌سازی از نگاه کلان اجتماعی و فعالیت‌های بیرون از منزل نیز بسیار حائز اهمیت است؛ غفلت از آن موجب کاهش سرعت حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی خواهد بود. بنابراین، زنان خردمند می‌توانند جامعه‌ای بالنده را با کمک مردان آن جامعه بسازند؛ جامعه‌ای که ضمن تحقق بخش ابزاری تمدن و تحول و پیشرفت و برآورده شدن نیازهای انسان‌ها در ساختاری سالم و صحیح، با سبک زندگی صحیح و اسلامی، از استحکام و پایداری لازم برخوردار شود و انسان‌ها به غایت مطلوب خلقت و سعادتمندی دنیوی و اخروی برسند و شاهد تحقق تمدن نوین اسلامی باشیم.


یک شنبه 09 آذر 1404 (4 روز قبل )
همایش ملی حقوق ملت و آزادی‌های مشروع در منظومه فکری حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای(مدظله‌العالی)
با هدف 1- بازخوانی اندیشه‌ و سیره‌ حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) در حوزه‌ حقوق ملت و آزادی‌های مشروع 2- ترسیم نظام مطلوب حقوق ملت و آزادی‌های مشروع مبتنی بر اندیشه حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای(مدظله‌العالی) 3- تضمین و صیانت از حقوق ملت و آزادی های مشروع و چگونگی ارتقاء آن بر اساس آراء و اندیشه‌های حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای(مدظله‌العالی) برگزار می‌شود.
مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی
پژوهشکده شورای نگهبان